نان و شراب (اینیاتسیو سیلونه)
اینیاتسیو سیلونه (Ignazio Silone)، نویسنده ایتالیایی (1900-1978)، از بزرگترین و معروفترین نویسندگان ایتالیا بشمار می آید.
اینیاتسیو در 15 سالگی و بر اثر زلزله، علاوه بر والدین، 5 برادر و خواهرش را نیز از دست داد.
در 21 سالگی از بنیان گذاران حزب کمونیست ایتالیا شد و با موسیلینی به مبارزه پرداخت. در 27 سالگی سفری به شوروی داشت، اما همانند آندره ژید و آرتور کستلر چندی بعد از حزب خارج (اخراج) شد. گویا "آواز دهل شنیدن از دور خوش است". هرکسی عاشق حزب چپ شده، وقتی از نزدیک وضعیت مردم شوروی را دیده، حساب کار دستش اومده!!
سیلونه فهمید که حزب، اصلا در صدد برقراری دموکراسی نیست، بلکه دیکتاتوری خاص خودش را اعمال می کند و درافتادن آنها با فاشیستها نیز نه به خاطر عشق به دمکراسی، بلکه صرفاً به خاطر دشمنی با فاشیسم بوده است. گاهی نیز در این میان چنان مرز فاشیسم و کمونیسم از میان میرود که به گفتهٔ سیلونه: «منطق «مخالفت به هر قیمت»، بسیاری از کمونیستهای سابق را از مواضع اولیهشان دور کرده و حتی برخی از آنان را به فاشیسم کشاندهاست.»
رمان نان و شراب را سیولونه در زمانی نوشت که در تبعید (سوئیس 1936) بسر می برد. کتاب در رابطه با ایثار نوشته شده است، هرچند قهرمان داستان بظاهر ضدمذهبی است، اما جوهره ای از مسیح در وی هست. کتاب حاوی داستان مهیجی است از زندگی دهقانان فقیر ایتالیا که در آن آداب و رسوم و معتقدات خرافی و وضع زندگی اسفبار ایشان به زبانی ساده و شیرین و پرطنز تشریح شده است.
داستان در زمان حکومت موسولینی اتفاق می افتد. دهقانان و روستاییان بشدت تحت فشار هستند اما توانایی انجام هیچ کاری را ندارند. کلیسا هم که به کمک دولت آمده توانسته با باورهای خرافی مردم را آرام نگه دارد. اما قهرمان قصه تلاش میکند که مردم را بیدار کند.
سپینا، قهرمان کتاب هر چند سوسیالیست است اما هرگز یک موجود حزبی دُگم (Dogma) و خشک اندیش نیست. به سوسیالیسم اعتقاد دارد، اما آنرا نقد هم می کند. ماجرای کتاب، ماجرای روشنفکرانی است که احساس سرخوردگی دارند.
سایر کتاب های این نویسنده: دانه زیر برف (ادامه نان و شراب)، فونتامارا، مکتب دیکتاتورها، یک مشت تمشک، روباه