دفترچه ممنوع (آلبا دسس پدس)
آلبا دسس پدس alba de cespédès کتابی را که در زیر توضیح داده ام را بصورت توصیفی فمینیستی از زنان جامعه نوشته است.
آلبا دسس پدس (11 مارس 1911 - 14 نوامبر 1997) نویسنده ای کوبایی-ایتالیایی، فرزند سفیر کوبا در ایتالیا و نوه نخستین رئیس جمهور کوبا بود. وی پس از ازدواج با یک سرهنگ ایتالیایی، به تابعیت ایتالیا درآمد. آلبا بعلت فعالیت های ضد فاشیستی چند بار زندانی شد و دو کتاب اولش توقیف گردید.
قصه این کتاب، قصه زنی از جامعه متوسط ایتالیا است به نام والریا که با شوهرش میشل و دو فرزندش میرلا و ریکاردو زندگی می کند. او زندگی آرامی دارد تا اینکه دفترچه خاطرتی را تهیه می کند. او خاطرات روزمره خود را در دفترچه ای یادداشت کرده و همیشه نگران است که روزی یکی از اعضای خوانده از وجود این دفترچه مطلع شوند. از این رو دفترچه را در اتاق خود پنهان کرد و تمام رازهای مگوی خود را در آن یادداشت می کند. نوشتن خاطرات منجر به یادآوری بسیاری از مشکلاتی می شود که در زندگی روزمره وجود دارد. بتدریج پس از سالها کار کردن در شرکت خصوصی، روابط عاطفی غیر معمولی شکل میگیرد.....
والریا، در شهر رم زندگی می کند اما داستان او برای بسیاری از مادرها به ویژه مادران ایرانی بسیار آشنا است. مادرانی که از ابراز عشق به همسران خود واهمه دارند و پس از به دنیا آمدن فرزندان محتاطانه تر عمل کرده و خود را از لذت های ساده زندگی محروم می کنند. او خود را رابطی بین دنیای دختر و مادرش می داند و معتقد است می تواند این دو دنیای متفاوت را به یکدیگر برساند.
والریا دوست دارد هنوز جوانی را حس کند اما چیزی دردناک تر از این نیست که ببینی جوانی تو تمام شده و باید به نوع دیگری از زندگی عادت کنی.
" می خواستم تنها باشم تا بتوانم چیز بنویسم ولی هر کس در یک خانواده بخواهد تنها باشد گناهکار است. می خوام حقیقت را اعتراف کنم، بگویم از لحظه ای که گوئیدو از من تقاضا کرد با او به ونیز بروم تصمیم گرفتم دعوتش را قبول کنم. ولی هرگز جرأت نکردم حتی در این دفترچه هم به آن اعتراف کنم، چون در این صورت باید قبول می کردم که با همه سعی و کوشش که بیست سال است برای فراموش کردن خود کرده ام موفق نشده ام. همه چیز موقعی شروع شد که این دفترچه براق یا سیاه را که شباهت بچه زالو دارد در زیر پالتویم گذاشتم و به خانه آوردم در حقیقت ...".