خرمگس (اتل لیلیان وینیچ)
کتاب خرمگس با عنوان اصلی The Gadfly اثری از اتل لیلیان وینیچ (Ethel Lilian Voynich)با اصلیت ایرلندی است که برای اولین بار در سال ۱۸۹۷ منتشر شد.
نویسنده در خانواده ای دانشمند (جرج بول، استاد ریاضیات) در انگلستان متولد شد (1864-1960). او با وینیچ لهستانی ازدواج کرد، عموی مادرش جرجی اورست، جغرافیدان مشهوری بود و مرتفعترین قلهٔ جهان به پاس تحقیقات وی در سلسله جبال هیمالیا، اورست نام گرفته است.
فوت پدر در یکسالگی، منجر به زندگی سخت برای اتل شد. در 18 سالگی به برلین رفت و در آنجا افکار آزادی خواهی در فکرش افتاد و همیشه این شعر شاعر آمریکایی (والت ویتمن) ورد زبانش بود:
"ای آزادی! بگذار دیگران به تو ایمان نداشته باشند، اما من تا واپسین دَم به تو مؤمن خواهم ماند!"
یک سیارک (سیارک 2032 اتل) نیز، به افتخار این نویسنده نامگذاری شده است.
داستان کتاب خرمگس در ایتالیای تحت نفوذ اتریش (دههٔ ۱۸۴۰) میلادی میگذرد که پر از آشوب بود. شخصیت اصلی داستان، آرتور بورتون، سردستهٔ جنبش جوانان است و دشمنش پدر مونتانلی است. دنبالهای از روابط تراژیک بین آرتور و دوست دختر محبوبش جما، در داستان پیش میآید. این کتاب، داستان ایمان، بیداری از خواب و خیال، دگرگونی، عشق و شجاعت است.
فعالیت سازمان «ایتالیای جوان» در طی دهه۳۰ تا ۴۰ قرن نوزدهم و زمانی رخ میدهد که پس از قلع و قمع ارتش ناپلئون، ایتالیا به هشت کشور تقسیم گشته و عملاً در اشغال اتریش است. رئیس کلیسای کاتولیک، پاپ رم، از اشغالگران اتریشی حمایت میکرد، ملت ایتالیا نیز زیر این یوغ دوگانه در رنج و عذاب است. در سال ۱۸۳۱ ژوزف مازینی، انقلابی مشهور ایتالیا در تبعید، سازمان مخفی «ایتالیای جوان» را پایهگذاری کرد. دو سال بعد مردم ایتالیا دست به قیام مسلحانه زده و اتریشیها با کمک حکومتهای محلی، قیام مردم را با قساوت در هم میشکستند.
وینیچ با خلق سیمای یک مبارز، نقاب تقدس را از چهره کلیسا برمیدارد، قهرمان داستان، آرتور جوان گمان میبرد که کلیسا راهنمای ملت است لذا برای کشیش شدن از انگلیس به ایتالیا میرود، اما در برخورد با واقعیات، پوچی این پندار را عمیقاً درک میکند، پس از فرار از کشور و بازگشت مجدد در مجلات با نام "خرمگس" مطالب طنزی بر علیه ظلم منتشر می کند...