صادق چوبک - انتری که لوطی اش مرده بود

داستان از مرگ یک لوطی دوره‌گرد آغاز می‌شود؛ لوطی کسی است که با نمایش دادن انتر در کوچه‌ها امرار معاش می‌کرد. پس از مرگ او، انتر رها می‌شود.

انتر از زمانی که بیاد دارد، با لوطی بزرگ شده و بیشتر از همنوعان خود، با انسان ها بوده است، هرچند هیچگاه صاحبش زندگی راحتی را برایش فراهم نکرده و دائم با چوب زده بودش و با دود تریاک معتادش کرده بود. همیشه هم زنجیری محکم به گردنش بسته شده بود که شب ها با میخ طویله به زمین ثابتش می کرد.

با مرگ لوطی، بظاهر آزادی میمون مهیا میشود، اما در عمل برای انتر چیزی جز سرگردانی، ترس، و ناتوانی در زندگی مستقل نمی‌آورد.

مرگ لوطی اغلب به‌عنوان نماد سقوط دیکتاتور یا پایان سلطه‌ای است که موجودیتِ «محکوم» (در اینجا میمون/انسان نمادین) را شکل داده بود. آزاد شدنِ میمون اما پوچ یا گم‌گشتگی‌آلود است — خوانشی که چوبک را به‌عنوان نویسنده‌ای با نگاه انتقادی به وضعیت جوامع پس از رهایی از استبداد نشان می‌دهد.

نکاتی مهم از داستان:

انتر سال‌ها در چارچوب نمایش لوطی زیسته است.

مرگ لوطی او را از قید اسارت می‌رهاند، اما این رهایی به‌جای شکوفایی، بحران و گم‌گشتگی می‌آورد.

اینجا چوبک نشان می‌دهد که آزادی اگر بدون توانایی، آموزش یا زمینهٔ اجتماعی باشد، می‌تواند به فاجعه بینجامد.

لوطی را می‌توان نماد قدرت یا نظامی دانست که جامعه را سال‌ها در اسارت داشته است.

انتر نماد مردم یا فردی است که در بند ساختاری سلطه‌گر بوده.

مرگ قدرت لزوماً به معنای رهایی واقعی نیست؛ جامعهٔ عادت‌کرده به سلطه، در برابر آزادی بی‌دفاع است.

طنز داستان از آن‌جاست که «آزادی» که همیشه مطلوب است، این‌بار به شکل تراژیک عرضه می‌شود.

چوبک با این طنز تلخ، پوچی اجتماعی و بحران هویت پس از رهایی را به رخ می‌کشد.

انتر موجودی است که همیشه «دیگری» برایش تصمیم گرفته و با مرگ «دیگری» (لوطی) دچار خلأ روانی می‌شود.

او استقلال ندارد، چون هویت خود را تنها در نسبت با دیگری تعریف کرده است.

این وضعیت بازتابی از انسان مدرن بی‌ریشه یا جامعه‌ای است که تنها در سایهٔ استبداد معنا یافته و حالا بدون آن، تهی است.

چوبک در این داستان همانند بسیاری از کارهایش، زبان را به کوچه و بازار می‌برد و با نثر ساده، زنده و گاه عامیانه، جهانی ملموس خلق می‌کند.

همین نزدیکی به لحن مردم عادی باعث می‌شود پیام اجتماعی داستان قوی‌تر به مخاطب منتقل شود.

این داستان به انگلیسی، فرانسوی، آلمانی، ایتالیایی و روسی ترجمه شده است.

The Monkey Whose Master Had Died Book by Sadeq Chubak

انتری که لوطیش مرده بود صادق چوبک

صادق چوبک - چرا دریا طوفانی شده بود

صادق چوبک، تیرماه (1295-1377 بوشهر، برکلی) به همراه دوستش صادق هدایت از پیشگامان داستان نویسی مدرن ایران است. از آثار مشهور وی مجموعه داستان انتری که لوطی اش مرده بود و رمانهای سنگ صبور و تنگسیر می باشند. اکثر داستانهایش از تیره روزی مردمی می گوید که اسیر خرافه، مذهب و نادانی خویش هستند. چوبک با توجه به خشونت رفتاری طبقات فرودست، سراغ شخصیت ها و ماجراهایی رفت که هرکدام بخشی از این رفتار را بازتاب داده اند. او یک رئالیست تمام عیار بود که با منعکس کردن زخمهای طبقه رها شده فرودست، در جستجوی درمان آنها نبود و تلاشی برای سردمداری فکری مردم نداشت. به همین دلیل چهره ای کریه از انسان بی چیز، گرسنه و فاقد رویا ارائه می دهد.

او در اکثر داستانهای کوتاهش و رمان سنگ صبور رکود و جمود زیستی ای را به تصویر کشید که اجازه خلق باورهای بزرگ و فکرهای مترقی را نمی دهد. لذا طبقه ی فرودست هرچند به عنوان مظلوم اما به شکل گناهکار ترسیم می شود که هرچه بیشتر در گل و لای فرو می رود.

چرا دریا طوفانی شده بود یکی از بهترین داستان‎های کوتاه صادق چویک است که با وجود گذشت نیم قرن هنوز خواندنی و جذاب به نظر می‎رسد و واجد نکات آموختنی بسیاری است، چرا که امروزه بسیاری از داستانهای کوتاه فاقد عنصر تعلیق، گره افکنی و گره گشایی هستند (بگذریم از آن نمونه هایی که ویژگی‎های سبک شان چنین اقتضا می‎کند). این داستان در مجموعه "انتری که لوتی اش مرده بود" چاپ شده است.

این داستان همچنین به لحاظ فضاسازی غنی است. ویژگی هایی نظیر: ایجاز، فضای مناسب و شخصیت سازی باعث شد ابراهیم گلستان سراغ آن رفته و فیلم دریا را از آن بسازد، فیلمی که از بد حادثه نیمه تمام ماند و چه حیف! چرا که فروغ فرخ‎زاد یکی از بازیگران اصلی این فیلم بود.

در این داستان نشانه های آشنای نثر چوبک پیداست؛ به کارگیری استادانه زبان محاوره، سخن گفتن از زشتی ها و فجایع با دیدی بی طرف، مخالفت با قراردادهای اخلاقی و باورهای مذهبی، پرداخت دقیق و جزیی حوادث و صحنه ها که به خلق توصیف هایی جاندار می انجامد و پایانی غم‌انگیز. چرا دریا طوفانی شد ساختاری قوی و اسکلتی محکم دارد و باز هم داستان تیره روزی و ناامیدی آدم هاست.

چوبک فضاي بومي جنوب ايران را براي خواننده به دقت تعريف مي کند و داستان بار دیگر تاکیدی است بر موفقیت نویسنده وقتی به اصل و زادبوم خود بر میگردد و به توصیف صحنه های آشنای محلی می پردازد؛ مانند موفقیت مارکز در صد سال تنهایی و دولت آبادی در کلیدر.

این داستان به انگلیسی، فرانسوی، آلمانی، عربی، استانبولی و روسی ترجمه شده است، هرچند جلد ترجمه ها را برای این کتاب پیدا نکردم.

تعریف نشده

دانلود انتری که لوطی اش مرده بود