زنگ ها برای که به صدا درمی آیند (ارنست همینگوی)
ارنست همینگوی (آمریکا 1899-1961) بیشتر عمرش سرگرم ماجراجویی بود. از زخمیشدن در ایتالیا بر اثر ۲۰۰ ترکش گلوله نیروهای اتریشی در جنگ جهانی اول، شرکت در خط مقدم جبهههای جنگ داخلی اسپانیا، سفرهای توریستی به حیات وحش آفریقا، ماهیگیری و شکار حیوانات وحشی و زندگی در کوبا و سرانجام نیز خودکشی با اسلحه شکاری.
وی در سال 1937 بعنوان خبرنگار در جنگ داخلی اسپانیا شرکت کرد و از تجربیاتش، در سال 1940 کتاب For Whom the Bell Tolls در بیش از 500 صفحه بیرون آمد:
رابرت جردن آمریکایی در بحبوحه جنگ داخلی اسپانیا به واحدهای بریگارد بین المللی پیوسته است. از او خواسته میشود تا بعنوان متخصص مواد منفجره پلی را منفجر کند. در این مسیر رابرت با دختری از گروه شورشیان بنام ماریا آشنا میشود. نویسنده در تصویرسازی عشق جردن به ماریا، تشریح درخشان آخرین لحظات مقاومت شخصیتی به نام ال سوردو و تعبیر هجوآمیز از زنی انقلابی، به موفقیتی بزرگ دست یافته و اثری کم نظیر و جذاب، استوار و خشونت آمیز، پرشور، تکان دهنده و خردمندانه خلق کرده است.
در جنگ با فاشیست ها، گروه چریکی، تمام آنها را نابود میکند و جردن متوجه میشود که نابودی پل، دیگر فایدهای نخواهد داشت. اما باید مأموریت خود را به پایان برساند، ولی در حین انفجار پل پایش میشکند. لذا به اطرافیان دستور میدهد تا از آنجا فرار کنند و خود در حاشیهی جنگل، پشت مسلسل مینشیند و منتظر آمدن دشمن میماند و ... .
هدف از گذاشتن نام صدای زنگ در این کتاب، زنگ کلیسا میباشد که در زمان مرگ انسانها به صدا درمیآید و اشاره به دوران جنگ دارد. این صدا برای سربازان کشته شده در جنگ هم نواخته میشد. چیزی که باعث تمایز این داستان با سایر داستانهای مشابه آن شده، این است که در شرایطی که فقط قتل و خونریزی اتفاق میافتد، زیباترین جلوههای زندگی بشری یعنی عشق نمایان میشود.
جملاتی زیبا از کتاب:
- رستگاری نهایی از آنِ آنهایی است که مرگ را به پیروزی بدل میسازند.
- آدم برای شکست آفریده نشده، ممکن است نابود شود، اما شکست نمیخورد.
- چه فایدهای دارد که ما جنگ را ببریم ولی هدف خودمان را از انقلاب ببازیم؟
- چطور ممکن است بدون داشتن ایمان به پیروزی نهایی، بجنگیم و فاتح شویم.
- کسی که فقط فکر حفظ جان باشد وجودش برای دیگران مایهی خطر است.
- هیچ میدانی چه درد بیدرمانی است که انسان در تمام مدت عمرش از نظر ظاهری زشت باشد ولی خودش بداند که باطناً زیبا و خوشسیرت است؟
از این کتاب فیلمی به کارگردانی "سم وود" و هنرپیشگی "اینگرید برگمن" و "گری کوپر" در سال 1943 ساخته شده که برنده اسکار هم شده است.
![]()
سلام دوستان هنر دوست