مرگ آرتیمو کروز (کارلوس فوئنتس)
رمان کارلوس فوئنتس (مکزیک 1928-2012) با نام "مرگ آرتیمو کروز (The Death of Artemio Cruz)"، نوشته شده در سال 1962 در زمان جنگ های مکزیک اتفاق می افتد، زمانی که آرتیمو در بستر مرگ افتاده و خاطراتی را از اتفاقات پیش آمده ی با اهمیت را به یاد می آورد.
آرتمیو مرد ثروتمند و پیری است که نفسهای آخر عمرش را میکشد و در این احوال به مرور زندگیاش میپردازد. این رمان را یکی از بهترین نمونههای جریان سیال ذهن میدانند. چرا که راوی داستان، مدام در گذشته و حال در رفت و آمد است.
آرتمیو کروز ثروتمند و انقلابی، در حالی که به مرورِ زندگی و دستاوردهایش میپردازد، ما را با تاریخ معاصر مکزیک آشنا میکند. او که در گذشته سروان بوده و تلاشهای بسیاری هم به جهت به ثمر نشستن انقلاب کرده است، از خاطرات آن روزها میگوید و از فاصلهای که انقلاب کمکم با آرمانهای او گرفت. او همچنین در همین حین، کلیسا و تفکرات محافظهکارانه آن را نقد میکند؛ چرا که به نظر آنها، جستجوی حق و عدالت، از ناشکری برمیآید.
آرتیمو قبلا و در جوانی چریک بوده، و بارها با شجاعت خود یا با کلک، و گیر انداختن دوستان، از مرگ رهایی یافته است. با این کارها، و با اصلاحات ارضی، به ثروت زیادی هم دست پیدا میکند. در نهایت به فردی تبدیل می شود که هیچ نشانه ای از انقلابی گری در وی وجود ندارد.
"می گفت" از آنجایی که برای مرگ، فقر و جهل نمی توان چاره ای یافت، بهتر آن است که فکرش را نکنیم، تا خوشبخت باشیم."
مترجم این کتاب، آقای مهدی سحابی (1322-1388)، از بهترین مترجمان و نویسندگان ایرانی بود که با توجه به تسلط به زبان های "ایتالیایی، فرانسوی و انگلیسی" نویسندگان متعددی را به ایرانی ها معرفی کرد. وی تا پایان عمر به عنوان مترجم با ماهنامه فیلم همکاری میکرد.
برای آگاهی از وضعیت کشورهای لاتین، خصوصا مکزیک، خواندن این کتاب، و دیگر کتاب های کارلوس فوئنتس را توصیه می کنم.